سجاد مرادی مقدم؛ حمیدرضا فلاحی؛ محمد علی بهدانی؛ سهراب محمودی
چکیده
شرایط محیطی به خصوص دما از عوامل بسیار مهم در وقوع مناسب مرحلة گلانگیزی زعفران در طی تابستان میباشد. در این راستا، به منظور بررسی اثر شرایط نگهداری بنه بر رشد زایشی زعفران، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با هفت تیمار و سه تکرار در سال زراعی 99-1398 در مزرعهای شخصی واقع در شهرستان قاینات اجرا شد. تیمارهای آزمایش عبارت ...
بیشتر
شرایط محیطی به خصوص دما از عوامل بسیار مهم در وقوع مناسب مرحلة گلانگیزی زعفران در طی تابستان میباشد. در این راستا، به منظور بررسی اثر شرایط نگهداری بنه بر رشد زایشی زعفران، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با هفت تیمار و سه تکرار در سال زراعی 99-1398 در مزرعهای شخصی واقع در شهرستان قاینات اجرا شد. تیمارهای آزمایش عبارت بودند از: 1- کشت بنهها در 15 خردادماه و استقرار در دمای محیط (بهعنوان شاهد) 2- کشت بنهها در 15 خردادماه همراه با مصرف بقایای گیاهی گندم به میزان 8 تن در هکتار، 3- کشت بنهها در 15 خردادماه همراه با انجام آبیاری تابستانه در مرحله گلانگیزی (20 مردادماه)، 4- نگهداری بنهها در دمای محیط از 15 خرداد (در انبار دارای تهویه مناسب و سایه) و سپس کشت آنها در اواسط شهریور (بعد از سپری شدن دوره گرما)، 5- نگهداری بنهها در انکوباتور به مدت 3 ماه از 15 خرداد با دمای ثابت (25 درجه سانتیگراد) و کشت آنها در 15 شهریورماه، 6- نگهداری بنهها در انکوباتور از 15 خرداد با دمای متغیر مشابه با روند تغییرات دما در محیط طبیعی ولی در دامنة مناسب برای گلانگیزیِ زعفران (به مدت یکماه در هر یک از دماهای 20، 25 و 20 درجة سانتیگراد) و سپس کشت آنها در 15 شهریورماه و 7- نگهداری بنهها در دمای محیط از 15 خرداد و انتقال به انکوباتور در 15 مردادماه (همزمان با دوره گلانگیزی) با دمای 25 درجه سانتیگراد و سپس انتقال آنها به مزرعه در 15 شهریورماه. در پاییز سال 1398 صفات مرتبط با رشد رویشی و زایشی زعفران اندازهگیری شدند. صفات مورد مطالعه شامل تعداد، طول و وزن خشک کاتافیلها، تعداد گل، متوسط وزن و طول گل، طول کلاله، سرعت ظهور برگ و گل، عملکرد گل و عملکرد کلاله بودند. نتایج نشان داد که آبیاری تابستانه موجب افزایش نسبی تعداد، طول و وزن کاتافیل (چمچه یا برگهای سفید غشایی) در مقایسه با تیمار شاهد شد. نگهداری بنهها در بیرون از محیط خاک (انبار یا انکوباتور) موجب کاهش وزن و طول کاتافیل شد. تیمار آبیاری تابستانه از نظر تعداد گل، سرعت گلدهی و عملکرد گل تفاوت معنیداری با تیمار شاهد نداشت، ولی سایر تیمارهای آزمایشی به خصوص نگهداری بنه در انبار باعث کاهش صفات مذکور شدند. بیشترین مقادیر متوسط طول گل و متوسط وزن تکگل (بهترتیب 6/7 سانتیمتر و 37/0 گرم) و طول کلاله (83/2 سانتیمتر) در تیمار مصرف بقایای گیاهی بهدست آمد. تیمار مصرف بقایای گیاهی با وجود کاهش دمای حوزة قرارگیری بنه در طی دورة گلانگیزی، نتوانست موجب بهبود عملکرد گل و کلاله شود. بیشترین مقادیر عملکرد کلاله بهترتیب در تیمارهای شاهد، آبیاری تابستانه و مصرف بقایای گیاهی (بهترتیب 07/8، 28/7 و 40/6 کیلوگرم در هکتار) و کمترین مقدار این شاخص بهترتیب در تیمارهای نگهداری بنه در انبار، ذخیرهسازی در دمای متغیر انکوباتور، نگهداری تلفیقی در انبار و انکوباتور و ذخیرهسازی بنه در دمای ثابت انکوباتور (بهترتیب با 24/3، 68/3، 89/3 و 28/4 کیلوگرم در هکتار) مشاهده شد. در مجموع نتایج این مطالعه نشان داد که سپری شدن دورة گلانگیزی زعفران در درون خاک به طور قابل توجهی باعث بهبود گلدهی گیاه در مقایسه با سپری شدن این دوره در بیرون از خاک (انبار یا انکوباتور) شد.
عاطفه حسینی؛ حسن فلاح
چکیده
زعفران با نام علمی Crocus sativus L متعلق به خانواده زنبقیان Iridaceae)) ازمحصولات مهم اقتصادی و استراتژیک کشور می باشد، که بررسی عوامل محدود کننده آن حائز اهمیت است. به منظور ردیابی و شناسایی ویروس موزائیک معمولی لوبیا به عنوان یکی از عوامل محدود کننده در مزارع زعفران، طی بهار سال ۱۴۰۲ نمونه برداری از ۷۰۵ نمونه زعفران استان خراسان رضوی شهرستان ...
بیشتر
زعفران با نام علمی Crocus sativus L متعلق به خانواده زنبقیان Iridaceae)) ازمحصولات مهم اقتصادی و استراتژیک کشور می باشد، که بررسی عوامل محدود کننده آن حائز اهمیت است. به منظور ردیابی و شناسایی ویروس موزائیک معمولی لوبیا به عنوان یکی از عوامل محدود کننده در مزارع زعفران، طی بهار سال ۱۴۰۲ نمونه برداری از ۷۰۵ نمونه زعفران استان خراسان رضوی شهرستان خواف انجام شد. نمونه های زعفران دارای علائم موزائیک، کوتولگی، بدشکلی بوته و زیگزاگی شدن بودند که در شرایط خنک به آزمایشگاه منتقل شدند نمونه ها در آزمون RT-PCR و با استفاده از آغازگرهای اختصاصی ژن نوکلئو پروتئین، در سه نمونه زعفران قطعه ای به طول ۳۴۳ جفت باز تکثیر نمودند که جهت تعیین توالی به شرکت ماکروژن کره ارسال شدند. نتایج موید آلودگی سه نمونه زعفران به ویروس مذکور بود. در بررسی های تبارزایی سه جدایۀ زعفران در ناحیۀ کدکننده نوکلئوپروتئین ویروس یادشده همراه با سایر جدایه های موجود در بانک ژن و مربوط به مناطق مختلف جغرافیایی، پنج گروه جداگانه تشکیل دادند، از سه جدایه ایرانی مربوط به زعفران، دو جدایه (B1,B2) درگروه چهار نزدیک به جدایه هایی از برزیل و یک جدایه (B3) در گروه ۵ نزدیک به دو جدایه از ایران (اهواز و زنجان) قرار گرفت. بیشترین شباهت جدایه ها در این تحقیق بین دو جدایه ایرانی B1 و B2 با سه جدایه MW534342، MW534343 و MW534344 از کشور برزیل با درصد شباهت بالای 95% مشاهده شد و همینطور کم ترین تشابه جدایه های ایرانی B1، B2 و B3 با جدایه KC702888 از کشور ایران در لرستان با سطح تشابه ۷۱ % بود.
رباب قهرمان زاده؛ سرور خرم دل؛ مهنا قطب شریف؛ سارا قهرمانزاده
چکیده
این مطالعه به منظور ارزیابی اثر تیوسولفاتهای پتاسیم (KTS®) و کلسیم (CaTs®) بر ویژگیهای شیمیایی خاک، رشد برگ و عملکرد گل و بنههای دختری زعفران در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در شهرستان تربت حیدریه در دو سال زراعی 98-1397 و 99-1398 اجرا شد. تیمارها شامل T1: مدیریت رایج کشاورز، T2: T1+40 لیتر در هکتارKTS طی سه نوبت، T3: T1+20 ...
بیشتر
این مطالعه به منظور ارزیابی اثر تیوسولفاتهای پتاسیم (KTS®) و کلسیم (CaTs®) بر ویژگیهای شیمیایی خاک، رشد برگ و عملکرد گل و بنههای دختری زعفران در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در شهرستان تربت حیدریه در دو سال زراعی 98-1397 و 99-1398 اجرا شد. تیمارها شامل T1: مدیریت رایج کشاورز، T2: T1+40 لیتر در هکتارKTS طی سه نوبت، T3: T1+20 لیتر در هکتار KTS طی سه نوبت، T4: T1+ 40 لیتر در هکتارKTS طی سه نوبت+ 50 لیتر در هکتار CaTs طی چهار نوبت، T5: T1+40 لیتر در هکتارKTS طی سه نوبت+100 لیتر در هکتار CaTs طی دو نوبت و T6: T1+40 لیتر در هکتار KTS طی سه نوبت+67 لیتر در هکتار CaTs طی سه نوبت بودند. نتایج در سال دوم نشان داد که اثر کاربرد کودهای KTS و CaTs بر بیشتر شاخصهای گل، برگ و بنههای دختری زعفران و خصوصیات شیمیایی خاک معنیدار بود. حداکثر و حداقل وزن خشک کلاله و تعداد و وزن خشک بنههای دختری برای T6 (بترتیب با 87/0 گرم در متر مربع و 7950 و 1865 بنه دختری بر متر مربع) و T5 ( بترتیب با 32/0 گرم در متر مربع و 24579 و 7859 گرم بر متر مربع) مشاهده شد. مصرف KTS و CaTs موجب کاهش شاخص واکنش و افزایش هدایت الکتریکی، نیتروژن کل، فسفر قابل دسترس و پتاسیم قابل دسترس خاک گردید. بر این اساس، استفاده از تیوسولفاتهای پتاسیم و کلسیم برای دستیابی به تولید پایدار زعفران به ویژه در مناطق خشک و نیمهخشک توصیه میشود.
محمد حسین امینی فرد؛ محمد علی بهدانی؛ معصومه شاکری؛ سید جلال طباطبایی
چکیده
به منظور بررسی تأثیر هورمون جیبرلیک اسید و کشت پُر تراکم بر فعالیت آنتیاکسیدانی و مواد مؤثره زعفران، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند در سال زراعی 95-96 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل دو سطح جیبرلیکاسید (صفر و 20 پیپیام) و سه سطح تراکم کاشت ...
بیشتر
به منظور بررسی تأثیر هورمون جیبرلیک اسید و کشت پُر تراکم بر فعالیت آنتیاکسیدانی و مواد مؤثره زعفران، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند در سال زراعی 95-96 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل دو سطح جیبرلیکاسید (صفر و 20 پیپیام) و سه سطح تراکم کاشت (100، 200 و 300 بنه در مترمربع) با سه تکرار بودند. صفات اندازهگیری شده شامل میزان آنتوسیانین، فنول، فعالیت آنتیاکسیدانی، سافرانال، کروسین، پیکروسین، عملکرد کلاله خشک و رنگدانههای فتوسنتزی بودند. نتایج نشان داد تیمار جیبرلیک اسید اثر معنیداری بر اکثر صفات داشت، بهطوریکه بیشترین میزان فنول و فعالیت آنتیاکسیدانی بهترتیب 7/629 (میلیگرم در صد گرم وزن خشک) و 5/39 درصد از تیمار مصرف اسیدجیبرلیک بهدست آمد. همچنین نتایج بیانگر اثر معنیدار اسیدجیبرلیک در سطح یک درصد بر میزان آنتوسیانین کلاله بود، بهطوریکه میزان این صفت، 24 درصد در تیمار اسیدجیبرلیک بیشتر از شاهد بود. مواد مؤثره زعفران نیز تحت تأثیر اسیدجیبرلیک قرار گرفت، بهطوریکه بیشترین میزان سافرانال (5/32 درصد)، کروسین (4/140 درصد) و پیکروسین (1/58 درصد) از تیمار مصرف اسیدجیبرلیک و کمترین میزان سافرانال (3/28 درصد)، کروسین (1/125 درصد) و پیکروسین (6/56 درصد) از تیمار شاهد حاصل شد. همچنین میزان کلروفیل aو کل برگ با مصرف 20 پیپیام جیبرلیک اسید بهترتیب بهمیزان 14 و 12 درصد نسبت به شاهد افزایش یافت. تیمار تراکم کاشت تنها بر بعضی مواد مؤثره (سافرانال و پیکروسین) در سطح یک درصد معنیدار بود و بیشترین آنها بهترتیب بهمیزان 55/33 و 96/58 درصد از تراکم کاشت 100 بنه در مترمربع مشاهده شد، امّا روی سایر صفات تأثیر معنیداری نداشت. تراکم کاشت 300 بنه در مترمربع، بیشترین عملکرد کلاله خشک را داشت. بهطور کلی با توجه به نتایج بهدست آمده، مشخص شد مصرف 20 پیپیام جیبرلیک اسید سبب بهبود صفات کیفی زعفران گردید و تراکم کاشت پایین (100 بنه درمترمربع) فقط در برخی صفات مواد مؤثره زعفران (سافرانال و پیکروسین) و تراکم کاشت بالا (300 بنه در مترمربع) در عملکرد کلاله خشک تأثیر داشت.
مجتبی اکبری شوشود؛ جواد رضائی؛ مهدی عیاری نوش آبادی؛ یوسف روزبهان
چکیده
گلبرگ زعفران دارای آثار مثبت بر تخمیر شکمبه و دام میباشد، اما اثرات آن بر میکروارگانیسمها، آنزیمها و سلامت آنتیاکسیدانی شکمبه بررسی نشده است. لذا، این تحقیق سازوکار اثر مثبت گلبرگ زعفران بر متابولیسم انرژی و نیتروژن و سلامت آنتیاکسیدانی برونتنی شکمبه گوسفند را بررسی کرد. جیرههای آزمایشی حاوی صفر (شاهد)، 1، 2 و 3 درصد گلبرگ ...
بیشتر
گلبرگ زعفران دارای آثار مثبت بر تخمیر شکمبه و دام میباشد، اما اثرات آن بر میکروارگانیسمها، آنزیمها و سلامت آنتیاکسیدانی شکمبه بررسی نشده است. لذا، این تحقیق سازوکار اثر مثبت گلبرگ زعفران بر متابولیسم انرژی و نیتروژن و سلامت آنتیاکسیدانی برونتنی شکمبه گوسفند را بررسی کرد. جیرههای آزمایشی حاوی صفر (شاهد)، 1، 2 و 3 درصد گلبرگ زعفران تنظیم گردید و آزمون تولید گاز 24 و 72 ساعته انجام شد. سپس، پروتوزوآها، باکتریهای سلولولیتیک و پروتئولیتیک، آنزیمهای هیدرولیتیک، ظرفیت آنتیاکسیدانی، تولید متان، توده میکروبی، هضمپذیری، سوبسترای تجزیهشده حقیقی، آمونیاک و اسیدهای چرب فرار تعیین گردیدند. دادهها در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار و 2 سری (6 مشاهده\تیمار) تجزیه شد. گنجاندن سطوح مختلف گلبرگ زعفران در جیره موجب افزایش باکتریهای سلولولیتیک، آنزیمهای فیبرولیتیک، آمیلاز، توده میکروبی و کاهش پروتوزوآها شد. ظرفیت آنتیاکسیدانی با مصرف گلبرگ زعفران بهبود یافت (05/0>P)، اما جمعیت باکتریهای پروتئولیتیک و پروتئاز روند کاهشی غیرمعنیداری داشت. درنهایت، تغییرات سازوکاری مذکور موجب افزایش تجزیه و قابلیتهضم جیره، کل اسیدهای چرب فرار، کاهش متان، آمونیاک و نسبت استات به پروپیونات نسبت به شاهد شد (05/0>P). حداکثر بهبود صفات در سطوح 2 و 3 درصد افزودنی مشاهده گردید. در مجموع، اثر مثبت گلبرگ زعفران بر متابولیسم و سلامت آنتیاکسیدانی شکمبهای بهدلیل محتوای آنتیاکسیدانی و تغییرات مفید در جمعیتهای باکتریایی و آنزیمهای هیدرولیتیک است. بنابراین، سطوح اندک (تا 3 درصد جیره) آن میتواند بهعنوان افزودنی فیتوبیوتیکی طبیعی برای بهبود شرایط تخمیر شکمبه و کاهش اتلاف منابع انرژی و نیتروژن مصرف شود، هرچند بهتر است نتایج در شرایط درونتنی تأیید شود.
الناز فرج زاده معماری تبریزی
چکیده
سوپر جاذب ها ترکیباتی هستند که با توجه به ذخیره رطوبت در خاک می توانند کودها و سایر نهاده های مورد استفاده در کشاورزی را به طور موثرتری در اختیار گیاهان قرار دهند. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر تقویت انواع مختلف جاذب های رطوبتی(عدم کاربرد سوپر جاذب، کاربرد سوپر جاذب طبیعی و کاربرد سوپر جاذب مصنوعی) با انواع مختلف هورمون ها (عدم کاربرد ...
بیشتر
سوپر جاذب ها ترکیباتی هستند که با توجه به ذخیره رطوبت در خاک می توانند کودها و سایر نهاده های مورد استفاده در کشاورزی را به طور موثرتری در اختیار گیاهان قرار دهند. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر تقویت انواع مختلف جاذب های رطوبتی(عدم کاربرد سوپر جاذب، کاربرد سوپر جاذب طبیعی و کاربرد سوپر جاذب مصنوعی) با انواع مختلف هورمون ها (عدم کاربرد هورمون، کاربرد هورمون اکسین و کاربرد هورمون سیتوکنین) و مواد غذایی کامل(عدم کاربرد کود، کاربرد کود شیمیایی و کاربرد کود نانو) بر رشد و خصوصیات کمی و کیفی زعفران بود. آزمایش در دو سال زراعی 1401 و 1402 به صورت تجزیه مرکب در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد بر اساس نتایج حاصل از این بررسی استفاده از سوپر جاذبهای مصنوعی و طبیعی، کود ها و هورمون ها منجر به افزایش تولید گل و وزن کلاله زعفران به ترتیب تا 46 و 37 درصد شد. تلفیق این تیمارها به خصوص تلفیق سوپر جاذبها با هورمونها و کودها تأثیر مثبت بیشتری در بهبود رشد و کیفیت محصول داشت و این صفت را تا 111 درصد افزایش داد. به علاوه استفاده از این تیمارها منجر به افزایش محتوای کلروفیل و عناصر غذایی مورد نیاز گیاه افزایش درصد سافرانال و خصوصیات آنتی اکسیدانی محصول و بهبود میزان عناصر غذایی برگ زعفران نیز گردید. استفاده از سوپر جاذبها و کودها به همراه هورمونها، بهبود قابل توجهی را در میزان عناصر غذایی در برگهای زعفران باعث شد.
محمد عظیمی گندمانی؛ مصطفی علی نقی زاده
چکیده
به منظور مطالعه خصوصیات کمی و کیفی گل زعفران تحت تاثیر کودهای مختلف زیستی و رژیمهای آبیاری، آزمایشی طی دو سال زراعی 01-1400 و 02-1401 در اراضی کشاورزی شهر زیار اجراء شد. این آزمایش بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. در این آزمایش کمآبیاری در سه سطح (50، 75 و 100 درصد) بهعنوان عامل اصلی و باکتریهای ...
بیشتر
به منظور مطالعه خصوصیات کمی و کیفی گل زعفران تحت تاثیر کودهای مختلف زیستی و رژیمهای آبیاری، آزمایشی طی دو سال زراعی 01-1400 و 02-1401 در اراضی کشاورزی شهر زیار اجراء شد. این آزمایش بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. در این آزمایش کمآبیاری در سه سطح (50، 75 و 100 درصد) بهعنوان عامل اصلی و باکتریهای آزادزی تثبیتکننده نیتروژن (B-N)، باکتریهای حلکننده پتاسیم (B-K)، باکتریهای حلکننده فسفات (B-P)، ترکیب آنها و شاهد بدون کود در هشت سطح بهعنوان عامل فرعی بودند. نتایج نشان داد بیشترین تعداد گل (9/79 عدد در متر مربع)، وزن تر گل (4/31 گرم در متر مربع)، وزن خشک کلاله (492/0 گرم در متر مربع)، وزن خشک خامه (122/0 گرم در متر مربع) و وزن خشک گل بدون کلاله و خامه (09/5 گرم در متر مربع) در تیمار 100 درصد نیاز آبی و کود زیستی NPK بدست آمد. از سوی دیگر نتایج خصوصیات کیفی زعفران نشان داد بیشترین میزان کروسین (253 میلیگرم در گرم)، پیکروکروسین (35 میلیگرم در گرم) و سافرانال (121 میلیگرم در گرم) در تیمار 75 درصد نیاز آبی و کود زیستی NPK بدست آمد. در نهایت، برای داشتن عملکرد مطلوب، بهترین تیمار، آبیاری 100 درصد نیاز آبی و کود زیستی ترکیبی NPK بود در حالی که از نظر کیفی، آبیاری 75 درصد نیاز آبی بههمراه کود زیستی ترکیبی NPK دارای بهترین تیمار بود.
زین العابدین امیدمهر؛ محمد حسین سعیدی راد
چکیده
این آزمایش به منظور بررسی اثر سرعت کاشت و تراکم بنه بر عملکرد زعفران در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی سمنان (شاهرود) به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 9 تیمار در3 تکرار انجام شد. تیمارهای مورد مطالعه در نه سطح، شامل شامل سه سرعت پیشروی 4، 5 و 6 کیلومتر بر ساعت و سه تراکم کاشت بنه (70، 100 و 120 بنه در مترمربع) ...
بیشتر
این آزمایش به منظور بررسی اثر سرعت کاشت و تراکم بنه بر عملکرد زعفران در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی سمنان (شاهرود) به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 9 تیمار در3 تکرار انجام شد. تیمارهای مورد مطالعه در نه سطح، شامل شامل سه سرعت پیشروی 4، 5 و 6 کیلومتر بر ساعت و سه تراکم کاشت بنه (70، 100 و 120 بنه در مترمربع) بود. فاکتورهای فنی (ظرفیت مزرعهای، زمان انجام عملیات، میزان مصرف سوخت) و صفات زعفران (تعداد گل در واحد سطح، وزن گل و عملکرد زعفران (کلاله خشک)) اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که اثر سرعت پیشروی کارنده بر صفات موردبررسی زعفران از نظر آماری معنیدار نبود. میزان تراکم بنه بر صفات مورد بررسی زعفران (تعداد گل در واحد، وزن گل و عملکرد زعفران (کلاله خشک)) از نظر آماری معنیدار بود (P<0.01). بیشترین تعداد گل (2/67 در مترمربع) مربوط به تراکم 120 بنه در مترمربع بود و در تراکمهای 100 و 70 بنه در مترمربع، تعداد گل به ترتیب 7/57 و 2/53 در مترمربع بود. بین تراکمهای مختلف بنه، بیشترین وزن کلاله خشک (28/0 گرم در مترمربع) مربوط به تراکم 120 بنه در مترمربع بود. در تراکمهای 100 و 70 بنه در مترمربع، وزن گل تولیدی به ترتیب 25/0 و 21/0 گرم در مترمربع بود. به طوری که تراکم زیاد (120 بنه در واحد سطح) موجب افزایش تعداد و وزن گل و عملکرد زعفران (کلاله خشک) در واحد سطح شد. زمان انجام عملیات کاشت و سوخت مصرفی تراکتور به ترتیب 5/1 ساعت بر هکتار و 23 لیتر در هکتار محاسبه شد. با توجه به کارآیی بالای دستگاه کاشت، استفاده از کارنده تمام خودکار علاوه بر صرفهجویی در مصرف سوخت، موجب کاهش زمان عملیات کاشت و انجام به موقع آن میشود.
سید امیر حسینی؛ برمک جعفری؛ حمیدرضا میری؛ عبدالرضا جعفری
چکیده
با توجه به اهمیت زعفران و مشکلات آن در نواحی خشک و نیمهخشک ایران، این مطالعه باهدف بررسی تأثیر هیومیک اسید (HA) (0، 5، 10 و 15 کیلوگرم در هکتار) و سالیسیلیک اسید (SA) (0، 1 و 2 میلیمولار) بر صفات مورفولوژیکی و فنولوژیکی زعفران به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار طی دو سال (1398 و 1399) در شهرستان مروست استان یزد بر ...
بیشتر
با توجه به اهمیت زعفران و مشکلات آن در نواحی خشک و نیمهخشک ایران، این مطالعه باهدف بررسی تأثیر هیومیک اسید (HA) (0، 5، 10 و 15 کیلوگرم در هکتار) و سالیسیلیک اسید (SA) (0، 1 و 2 میلیمولار) بر صفات مورفولوژیکی و فنولوژیکی زعفران به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار طی دو سال (1398 و 1399) در شهرستان مروست استان یزد بر روی اکوتیپ تربتحیدریه اجرا شد. یافتهها نشاندهنده بالاترین میزان معنیدار متوسط وزن خشک کلاله و خامه (به ترتیب 42/82 و 38/0 گرم) در اثر استفاده همزمان سطوح 2 میلی مولار سالیسیلیک اسید و 15 کیلوگرم هیومیک اسید بود. همبستگی پیرسون مثبت و معنیداری مابین وزن خشک کلاله با وزن بنه (بنیه) مادری (76/0 r=) و خواهری (74/0 r=) مشاهده شد؛ درحالیکه همبستگی منفی و معنیداری مابین وزنتر خامه با زمان تا سبزشدن (56/0) و گلدهی (43/0 r=) وجود داشت. تجزیه رگرسیون به روش گامبهگام نشان داد که با لحاظ وزن خشک کلاله بهعنوان عملکرد زعفران، وزن بنه مادری بهتنهایی 76/0 درصد، وزن بنه مادری و تعداد روز تا گلدهی باهم 82/0 درصد و درنهایت، وزن بنه مادری، تعداد روز تا گلدهی و وزن بنههای خواهری باهم 86/0 درصد واریانس (تغییرات) عملکرد زعفران را تحت تأثیر قرار دادند درکل، کاربرد همزمان 2 میلی مول سالیسیلیک و 15 کیلوگرم در هکتار هیومیک اسید بهترین نتیجه را بر عوامل موردمطالعه در این بررسی داشت.